خانه ای دارم
سمت و سوی چشم هایش
دار و ندارم
به نگاهی بند است...
دوستت داشتم
آن قدر که
.
.اگر بودی از خنده می مردی!!!
+برای محمود عزیزم که خیلی چیزا رو نمیگه...سعی کردم حس تو رو بنویسم...جسارتمو ببخش.
********************************
از دیارت می روم
+برای خودم و سال های از دست رفته ام...و طلوعی دیگر!!!
چه جالب! این حس این چند وقته منه.
ولی یه لبخند کم داره (از بابت طلوعی دیگر )
موفق باشید