سلام رعیتی...


رعیتی را پیش پادشاه بردند ، او را دید که بر تخت نشسته و دیگران در زیر ایستاده اند، گفت:

-السلام علیک یا الله.پادشاه گفت:
-من الله نیستم.گفت:
-یا جبرائیل.گفت:
-من جبرائیل نیستم.گفت:
-الله نیستی،جبرائیل نیستی ، پس چرا بر آن بالا رفته تنها نشسته ای
تو نیز به زیر آی و در میان مردمان بنشین.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد